برای مشاهده مقاله اشتراک ویژه خریداری کنید.
آشتی با سایه :در آغوش گرفتن نیمهی تاریک برای رسیدن به یکپارچگی و آزادی درونی🌑 مقدمه: سایه، آنکه نمیخواهی باشیبیشتر ما با این باور بزرگ شدهایم که برای پذیرفتهشدن باید صفات بد را پنهان کنیم.اما آنچه پنهان میکنیم، ناپدید نمیشود بلکه به سایه تبدیل میشود.سایه، نیمهی تاریک وجود ماست؛ همان بخشی که نمیخواهیم باشیم، اما هستیم.کارل گوستاو یونگ میگوید:«برای یکپارچگی شخصیت، باید با بدیها دست و پنجه نرم کنیم. با سایه روبهرو شویم و با اهریمن درهم آمیزیم؛ هیچ راه حل دیگری وجود ندارد.»🧠 سایه چیست؟سایه شامل تمام ویژگیهاییست که از نظر خودمان یا دیگران قابل پذیرش نیستند:ترس، خشم، حرص، حسادت، ضعف، بیارزشی، و حتی استعدادهای سرکوبشده.سایه در اعماق ناخودآگاه دفن شده، اما پیامهایش واضحاند:«من خوب نیستم»، «من دوستداشتنی نیستم»، «من شایستگی ندارم»وقتی این نجواها را میشنوی، بدان که سایهات با تو حرف میزند.⚠️ چرا نباید سایه را سرکوب کرد؟۱. سرکوب سایه، تعادل روانی را برهم میزند و باعث ناهنجاریهای پنهان میشود.۲. سایه فقط تاریکی نیست؛ درون آن صفات کودکانه، معصومانه، و موهبتهای پنهان نیز وجود دارد.یونگ میگوید:«اگر گرایشهای سرکوبشدهی سایه فقط بد بودند مشکلی وجود نداشت. اما سایه، به طور مطلق بد نیست.»بیل اسپینوزا مینویسد:«هر آنچه نمیتوانی باشی، مانع از بودنِ تو میشود.»🌟 موهبتهای سایهسایه، راز تغییر و دگرگونی را در خود دارد.وقتی...